بی دل

زندگی کتابیست که صفحاتش وارونه می شوند گهگاهی...

جان جانان

چقدر میشه خودت باشی؟

چقدر میتونی نشون بدی آرومی؟

حس میکنم کمی لرزش لابه لای حرف های تایپ نشدت

حس میکنم کمی نفوذ لابه لای انگشتای کوچیک و بزرگت

من حس میکنم

چیزایی رو که نیاز به دیدن نداره

نیاز به شنیدن نداره

نیاز به لمس نداره

چقدر میتونی حس کنی و چیزی نگی؟

از من که بر نمیاد

من یه چشمم که تازه فهمیده چه آتشفشانی تو دلش روشن شده

تو یه جوونه

#بودن

۳ ۴
دنیا کوچکتر از آن است که گمشده ای را در آن یافته باشی
هیچکس اینجا گم نمیشود
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند
یکی در مه ... یکی در غبار ... یکی در باران.... یکی در باد و بیرحم ترینشان در برف.... آنچه بر جا می ماند رد پایی است و خاطرهایی که هر از گاه پس می زند مثل نسیم، پرده های اتاقت را....
تو اینطور نباش!!!
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان