بی دل

زندگی کتابیست که صفحاتش وارونه می شوند گهگاهی...

چشم هایش

چشم هایش

و چشم هایی که بی تجربه ترین

دروغ گوهای تاریخ اند!

۳ ۳

تهوع

نوشته های تکراری بی دل دیگر بوی نا گرفته است.این مغز نا ندارد برای بالا اوردن نوشته هایش روی کاغذ.تهوع همیشه بد نیست,گاهی اوقات برای اعتراف هایی که می شنوی نیاز است.خیلی شیک و ترو تمیز با چشم های میخ شده در شاخ های نامریی روی سرت دروغ هایشان را به خوردت می دهند,اما نمی دانند تو به وقت نیاز به تهوع خواهی رسید.ان وقت تو میمانی و چشم بصیرتت و ... شاید این بار به نوشته هایم توجه نکنی یا باب میلت نباشد,اما خوب گوش کن...بی دل برای دل کندن ذهنش می نویسد نه باورهای تو...نه عاشقانه های متوهم ذهن تو...من بی دلم...ماییم و نوای بی نوایی,بسم الله اگر حریف مایی.

 

بی دل

۲ ۳
دنیا کوچکتر از آن است که گمشده ای را در آن یافته باشی
هیچکس اینجا گم نمیشود
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و ناپدید می شوند
یکی در مه ... یکی در غبار ... یکی در باران.... یکی در باد و بیرحم ترینشان در برف.... آنچه بر جا می ماند رد پایی است و خاطرهایی که هر از گاه پس می زند مثل نسیم، پرده های اتاقت را....
تو اینطور نباش!!!
پیوندها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان